نکاتی دربارۀ «رؤیت هلال» و «اتّحاد افق»
مناسک اسلامی بر پایۀ ماههای قمری بنا نهاده شده و به دلیل همین اهمّیّت، «رؤیت هلال» از بحثهای مهمّ فقهی است. به اختلاف نظرهای علمی این مسئله، در کتابها و مقالات مبسوط پرداخته شده و ما در این نوشتار میکوشیم به اختصار، نکاتی را همراه با دیدگاه حضرت آیتالله العظمی سیستانی (مدّ ظلّه) بیانکنیم و بحث «اتّحاد افق» را که در فضاهای غیر تخصّصی، کمتر به آن پرداخته شده، به شکلی ملموس مطرحکنیم.
بخش نخست) رؤیت هلال
1. «ماه» تنها قمر زمین است و تصوّر عامیانه، این است که در مداری دایرهای به دور زمین میگردد! و چون همواره یک روی آن به سوی زمین است و سوی دیگرش از زمین دیده نمیشود، پس حتماً حرکت وضعی ندارد!!
در حالی که مدار گردش ماه، یک بیضی است که زمین در یکی از کانونهای آن است و فاصلۀ ماه و زمین، دارای اوج و حضیض است. همچنین ماه حرکتی وضعی به حول محور خودش دارد که چون دورۀ تناوب این دوران، دقیقاً با دورۀ تناوب گردش ماه به دور زمین برابر است، همیشه یک روی آن به سوی زمین است؛ با این همه، نباید انتظار داشت که 50 درصد ماه از زمین دیده نشود! زیرا نوسانات حرکت ماه سبب پدیدهای به نام «رُخگرد» میشود که بر اثر آن، 41 درصد از سطح ماه همواره رو به زمین است و تنها 41 درصد ماه هیچگاه از زمین دیده نمیشود و 18 درصد باقیمانده، گاهی دیده میشود و گاهی ناپیداست؛ و همین که میتوان از روی زمین، نهایتاً 59 درصد سطح ماه را دید، نشانهای بر حرکت وضعی ماه است.
«ماه نجومی» مدّتزمان یک دوران کامل ماه به دور زمین است که 27 روز و 7 ساعت و 43 دقیقه و 4 ثانیه و اندی( 27.321582 روز) طول میکشد.
«ماه هلالی یا قمری» مدّتزمان میان دو بار پیاپی است که خورشید و زمین و ماه، بر یک خطّ میشوند و 29 روز و 12 ساعت و 44 دقیقه و 2 ثانیه و اندی( 29.530589 روز) است. ماه هلالی، طولانیتر از ماه نجومی است؛ زیرا همزمان با گردش ماه به دور زمین، زمین نیز به دور خورشید میگردد و ماه باید اندکی پیشتر رود تا دوباره هر سه بر یک خطّ قرار گیرند.
برای عرف روشن است که «ماه عرفی یا شرعی»، 29 یا 30 روزه است؛ محاسبات نشان میدهد که ماه قمری میتواند تا 3 ماه پیاپی 29 روزه یا تا 4 ماه پیاپی 30 روزه باشد. در روایات نیز هست که ماه قمری نمیتواند کمتر از 29 روز باشد! از اینرو، با ماه نجومی که مدّتزمان آن 27.3 روز است، کاری نداریم.
برای آشنایی بیشتر با ویژگیهای زمین و ماه و پیچیدگیهای حرکت آنها، به کتابهای نجومی رجوعکنید. با مطالعۀ مطالب سایت ویکیپدیا نیز، میتوانید منابع تکمیلی را بیابید:
https://en.wikipedia.org/wiki/Earth
https://en.wikipedia.org/wiki/Moon
2. میزان شرعی در آغاز ماه قمری، تحقّق هلال است و «هلال» یعنی بازتابِ قابل رؤیتِ نور خورشید از لبۀ ماه.
طبق محاسبات نجومی، در بهترین وضعیّت جوّی هم، تا چندین ساعت(دستکم 8 ساعت) بعد از مقارنۀ ماه و خورشید(ولادت ماه جدید)، امکان تشکیل هلال وجود ندارد و برای کمتر از یک حدّ فاصلۀ زاویهای مشخّص ماه و خورشید(کمتر از 7 درجه مشهور به حدّ دانژون)، اصلاً هلالی تشکیل نمیشود! چون نور خورشید هنوز از پشت رشتهکوههای لبۀ ماه بر سطح ماه نتابیده و سایۀ بلندیهای لبۀ غربی ماه به اندازهای طولانی میشود که مانع بازتاب نور از سطح ماه و تشکیل هلال است؛ در این موارد، ماه از مُحاق درآمده و در افق حضور دارد؛ امّا اصلاً هلالی تشکیل نمیشود و حتّی با تلسکوپ هم دیده نمیشود.
به این ترتیب، لحظۀ مقارنۀ ماه و خورشید و لحظۀ ولادت ماه(که لحظۀ پس از مقارنه است)، از نظر نجومی با دقّت بالا قابل محاسبه و پیشبینیاند؛ ولی برای ما ملاک نیستند! زیرا در متون فقهی، بحث و اثبات شده که میزان شرعی در آغاز ماه قمری طبق قول مشهور، تحقّق هلال است و «هلال» یعنی بازتابِ قابل رؤیتِ نور خورشید از لبۀ ماه؛ یعنی ماه نوی از مُحاق درآمدهای که در افق به درجهای برسد و ویژگیهایی را داشتهباشد که اگر ابر و موانع نباشد، امکان و قابلیّت رؤیت با چشم عادیِ غیر مسلّح را برای ساکنان زمین(و نه پروازکنندۀ با هواپیما) داشتهباشد. حتّی برخی گفتهاند که بر ماه نویی که با رؤیت عادی دیده نشود(ولو با چشم مسلّح دیده شود)، «هلال» صدق نمیکند.
البتّه قول غیر مشهور، رؤیت هلال با چشم مسلّح(تلسکوپ و دوربین و ابزارهای اپتیکی) را کافی میداند.
دربارۀ ادلّۀ طرفین، در کتابهای فقهی بحثهای مبسوطی شده که در این مجال نمیگنجد. برای خوانندگان آشنا به فقه و تنها به عنوان نمونه، چند مقالۀ در دسترس را -که برخی ناظر و در نقد همدیگر نیز هستند- پیشنهاد میدهم(در هر سه مورد، پس از زدن لینک و باز شدن صفحه، روی عنوان مقاله در ستون سمت راست صفحه کلیک کنید.):
یک) «رؤیت هلال با چشم مسلّح» نوشتۀ حجّتالاسلام و المسلمین رضا مختاری، در دفاع از رؤیت با چشم غیر مسلّح
http://www.islamicfeqh.com/magshow.php?kind=217
دو) «اعتبار ابزار جدید در رؤیت هلال» نوشتۀ حجّتالاسلام و المسلمین محمّدجواد فاضل لنکرانی، در دفاع از رؤیت با چشم مسلّح
http://www.islamicfeqh.com/magshow.php?kind=190
سه) «باز هم رؤیت هلال با چشم مسلّح» نوشتۀ حجّتالاسلام و المسلمین رضا مختاری، در دفاع از رؤیت با چشم غیر مسلّح
http://www.islamicfeqh.com/magshow.php?kind=190
3. فتوای حضرت آیتالله العظمی سیستانی(مدّ ظلّه) مانند مشهور، این است که رؤیت هلال باید با چشم غیر مسلّح باشد و رؤیت با چشم مسلّح(دوربین و تلسکوپ) کافی نیست.
برای آشنایی اجمالی، عموم خوانندگان میتوانند به پاورقی 1 صفحۀ 590 و 591 (فایل Pdf) «توضیحالمسائل جامع حضرت آقای سیستانی» رجوعکنند یا همان مطلب را در پاورقی 29 این صفحه از سایت ایشان بخوانند:
http://www.sistani.org/persian/book/25103/4035
لینک دانلود نسخۀ Pdf رسالۀ جامع معظّمله:
http://www.sistani.org/files-new/book-pdf/persian-tozih-jamih.pdf
خوانندگان آشنا به زبان عربی نیز، میتوانند به صفحات 39 تا 42 کتاب «أسئلة حول رؤیة الهلال مع أجوبتها، وفق ما أفاده سماحة السیّد السیستانی» رجوعکنند. این کتاب را میتوانید از لینک زیر دانلود کنید:
http://taghrirat.net/ketab/helal-taghrirat.net.pdf
4. معظّمله مانند مشهور قائلاند که رؤیت «طریقیّت» دارد؛ امّا نه برای مجرّد حضور ماه در افق! بلکه برای حضور ماهی در افق که ویژگیهایی را داشتهباشد که اگر ابر و موانع نباشد، هلالش قابل رؤیت با چشم غیر مسلّح باشد؛ ولو کسی هم آن را نبیند!
یعنی رؤیت فعلی، موضوعیّت ندارد و لازم نیست؛ بلکه رؤیت تقدیری کافی است. مؤیّد اینکه رؤیت «طریق محض» است، داشتن بدیلی چون قیام بیّنه یا گذشتن سی روز از آغاز ماه گذشته است.
ایشان در پاسخ به پرسشِ «لا سیّما أنّ الرؤیة طریق إلی ظهور الهلال علی الأفق و لا موضوعیّة لها»، فرمودهاند:
«لا بدّ من البناء علی أنّ الرؤیة المذکورة فی النصوص إنّما أخذت طریقاً إلی ظهور الهلال علی الأفق بحجم و بارتفاع مناسبین لأن یُری بالعین المتعارفة غیر المسلّحة لو لا الموانع الخارجیّة من سحاب و نحوه.» (أسئلة حول رؤیة الهلال مع أجوبتها، ص 40)
همچنین در جای دیگر فرمودهاند:
«إنّ المستفاد من الأدلّة الشرعیّة کون العبرة فی بدایة الشهر القمریّ بظهور الهلال علی الأفق بنحو قابل للرؤیة بالعین المجرّدة لو لا الغیم و نحوه من الموانع الخارجیّة؛ فلا تکفی ولادة الهلال و کونه موجوداً علی الأفق و لکن بنحو غیر قابل للرؤیة مطلقاً أو بنحو غیر قابل للرؤیة إلّا بالأدوات المقرّبة و الرصد المرکّز.» (همان، ص 43 – 44)
5. معظّمله «پیشبینیهای منجّمان» را به دو بخش «یقینی و ظنّی» تقسیم میکنند و شهادت به رؤیت و بیّنهای را که مخالف «پیشبینی یقینیِ منجّمان» باشد، مردود میدانند و نمونهاش هم در هلال شوّال سال ۱۴۱۹ ق رخ داده که در ایران، عید اعلام شد؛ ولی با آنکه برخی شهرهای عراق که در غرب ایران است و ملاک اتّحاد افق طبق مبنای ایشان را هم داشت، ایشان نپذیرفتند؛ زیرا یقین داشتند که در آن شب، هلال قطعاً غیر قابل رؤیت با چشم غیر مسلّح بودهاست.
دربارۀ آنچه در این بند گفتهشد، به صفحات 43 تا 55 کتاب «أسئلة حول رؤیة الهلال مع أجوبتها، وفق ما أفاده سماحة السیّد السیستانی» بنگرید.
6. طبق فتوای معظّمله، اوّل ماه با حکم حاکم شرع ثابت نمیشود؛ از اینرو، با توجّه به نکات پیشگفته، صِرف «حکم إنشائی حاکم» و «پیشبینی منجّمان» و «گواهی افرادی که شهادت دهند با چشم مسلّح، ماه را دیدهاند» و نیز «اعلام و خبر از احراز ماه در نزد حاکم، هنگامی که احتمال میرود بنا بر مبنای وی در کفایت چشم مسلّح باشد»، نمیتواند برای مقلّد حضرت آقای سیستانی پذیرفتنی باشد؛ مگر اینکه مقلّد، از پیشبینی آنان یا شهادات ایشان یا حکم حاکم یا إخبار وی، علم یا اطمینان پیدا کند که هلالی در افق بوده که ویژگیهایی را داشته که اگر ابر و موانع نمیبود، قابل رؤیت با چشم غیر مسلّح میبود.
دربارهٔ «حکم حاکم» و «اعلام اوّل ماه»، خواندن مطلب زیر پیشنهاد میشود:
http://aasemaan25.blog.ir/post/Hokm-Hakem
بخش دوم) اتّحاد افق
1. مسئلۀ دیگری که در رؤیت هلال و آغاز ماه قمری اختلافی است، این است که آیا اتّحاد افقها شرط است یا نه؛
حضرت آیتالله العظمی خوئی(ره) و برخی از مراجع بزرگوار فعلی قائلاند که اگر در مکانی هلال دیده شود، برای سایر کشورها و شهرهایی که در بخشی از شب، با آن مکانِ رؤیت هلال مشترکاند، کفایت میکند(چه در شرق آن مکان باشند و چه در غرب آن)؛ در واقع، این بزرگواران، اتّحاد افق را شرط نمیدانند.
حضرت آیتالله العظمی سیستانی مانند مشهور معتقدند که آغاز شهر قمری، امری نسبی است که در شهرهای مختلف، متفاوت است و امر یکسانی در همۀ شهرها نیست و آنچه شرعاً برای شخص ساکنِ یک نقطه معتبر است، قابلیّت رؤیت هلال با چشم غیر مسلّح در همان نقطه یا مکانهایی است که اگر هلال در آنها دیده شود، در صورت نبودِ موانع جوّی مانند ابر یا غبار، در نقطۀ سکونت آن شخص نیز دیده میشود؛ یعنی اتّحاد افق -که ملاک آن گفته خواهدشد- شرط است.
دربارۀ ادلّۀ طرفین، در کتابهای فقهی بحثهای مبسوطی شده که در این مجال نمیگنجد. برای خوانندگان آشنا به فقه و تنها به عنوان نمونه، دو مقاله را پیشنهاد میدهم:
یک) «ثبوت الشهر برؤیة الهلال فی بلد آخر» نوشتۀ حضرت آیتالله سیّدمحمود هاشمی شاهرودی، در دفاع از نظریّۀ استادشان حضرت آیتالله العظمی خوئی(ره)
http://www.islamicfeqh.com/magshow.php?kind=113
(پس از زدن لینک و باز شدن صفحه، روی عنوان مقاله در ستون سمت راست صفحه کلیک کنید.)
دو) صفحات 5 تا 38 کتاب «أسئلة حول رؤیة الهلال مع أجوبتها، وفق ما أفاده سماحة السیّد السیستانی»، در نقد نظریّۀ استادشان حضرت آیتالله العظمی خوئی(ره) و دفاع از مبنای اشتراط اتّحاد افق
http://taghrirat.net/ketab/helal-taghrirat.net.pdf
2. در برخی کتابها و مقالات و سایتها -که متأسّفانه کم هم نیستند!- ملاکی برای افق مطرح کردهاند و بدون مقیّدکردن به نزدیکی در عرض جغرافیایی، گفتهاند: «شهرهایی را که از نظر علم هیئت در یک طول جغرافیایی(نصفالنهار) قرار گرفتهباشند، همافق مینامند؛ بنابراین اگر در یکی از این شهرها، ماه دیده شود و مانعی مانند ابر در کار نباشد، در شهرهایی که در طول آن قرار دارد، نیز دیده میشود.» یا گفتهاند: «رؤیت هلال در شهرهای شرقی، برای شهرهای غربی نیز کافی است.»
در حالی که این ملاک، همواره درست نیست! به مثال زیر دقّت کنید:
شهر «دارالسلام(پایتخت تانزانیا)» روی نصفالنهار 39 درجه و 17 دقیقۀ شرقی و شهر «هامبورگ(آلمان)» روی نصفالنهار 10 درجۀ شرقی قرار دارد؛ یعنی از نظر طول جغرافیایی، دارالسلام حدود 29 درجه در شرقِ هامبورگ قرار دارد؛ با این همه، در غروب روز جمعه 13 دیماه 1381 شمسی، هلال ماه در دارالسلام رؤیت شد؛ ولی در هامبورگ(که در غرب آن است) دیده نشد!
حتّی فارغ از هلال ماه و پیچیدگیهای رؤیت آن، تصوّرات ما از طلوع و غروب خورشید نیز دقیق نیست!
اگر در همین مثال و دربارۀ همان دو شهر، از بیشترِ تحصیلکردگان بپرسید: «در آن روز، خورشید در کدام شهر، زودتر غروب کرده؟» طبق تصوّر عامیانه که همواره خورشید در شهرهای شرقی، زودتر طلوع و زودتر هم غروب میکند، پاسخ خواهندداد: «در دارالسلام، زودتر غروب کردهاست!»
در حالی که آن روز، خورشید در هامبورگ(که غربیتر است)، در ساعت 18 و 43 دقیقه(به وقت ایران) غروب کرده و 29 دقیقۀ بعد، در دارالسلام در ساعت 19 و 12 دقیقه(به وقت ایران) غروب کردهاست!!
تصوّرات عامیانۀ فوق، به دلیل سادهانگاری و در نظر نگرفتنِ «تفاوت عرض جغرافیایی حدود 60 درجۀ آن دو شهر و کرویبودنِ زمین و تفاوت فصول به دلیل کجبودنِ محور زمین» است.
مثالی که مطرح شد، در مقالۀ خواندنی «تعارض بین رأی منجّمان و گواهی شهود به رؤیت هلال» از حجّتالاسلام و المسلمین علیرضا موحّدنژاد آمدهبود که مطالعۀ آن پیشنهاد میشود:
http://www.ensani.ir/storage/Files/20101028171823-218.pdf
3. برای آشنایی اجمالی خوانندگان با نظر حضرت آقای سیستانی دربارۀ ملاک وحدت افق، پاورقی «توضیحالمسائل جامع» را میآورم:
«پس با توجّه به این معنا، همافق بودن یا نبودن دو منطقه نسبت به یکدیگر، امر ثابتی نیست؛ بلکه در ماههای مختلف، ممکن است متفاوت باشد. توضیح بیشتر این است که:
برای رؤیت هلال در شب اوّل ماه، اموری مؤثّر است؛ از جمله: زمان غروب خورشید و ماه، و اختلاف زمان غروب آن دو، و نیز مختصّات خورشید و ماه، و جدایی زاویهای ماه و خورشید -که از اختلاف ارتفاع ماه و خورشید، و نیز اختلاف سمت آن دو نشأت میگیرد- و همینطور درصد روشنایی هلال و به اصطلاح فاز ماه و ...
گاه ممکن است در یکی از ماههای قمری، ویژگیهای فوق باعث شود ماه در افق شهری مثلاً با نورانیّت زیاد و مدّت مکث طولانی دیده شود که این امر باعث اطمینان میشود که در شهرِ بهخصوص دیگر، چنانچه ابر یا مانع دیگری نبود، حتماً ماه دیده میشد و به اصطلاح، بین رؤیت ماه با این شرایط در شهر اوّل و رؤیت ماه در شهر دوم ملازمه وجود دارد.
امّا در ماه قمری دیگر، ممکن است در همان شهر اوّل، ماه دیده شود؛ امّا از آنجا که مثلاً مدّت مکث ماه و جدایی زاویهای آن با خورشید، کم بوده، نتوان اطمینان پیدا کرد که اگر در شهر دوم، ابر یا مانع دیگری نبود، حتماً ماه دیده میشد و به تعبیر دیگر، بین رؤیت ماه در شهر اوّل با رؤیت ماه در شهر دوم ملازمه وجود ندارد.
پس یک شهر، در یک ماه قمری، نسبت به شهر دیگر همافق بوده؛ امّا در ماه دیگر نسبت به همان شهر، همافق نمیباشد.
البتّه به طور کلّی و عموم، ممکن است گفته شود:
اگر شهری که ماه دیده شده(شهر اوّل)، در شرق شهر دوم -که مثلاً مانعی از دیدهشدن ماه در آن بوده- قرار داشتهباشد، چنانچه در خطّ عرض جغرافیایی، بیش از یک یا دو درجه اختلاف نداشتهباشد، غالباً ملازمه وجود داشته و غالباً دیدهشدن ماه در شهر اوّل، اوّل ماه را برای شهر دوم نیز ثابت میکند؛ بنابراین، ثابتشدن رؤیت ماه در مشهد، اوّل ماه را غالباً برای نیشابور، سبزوار، شاهرود، دامغان، تهران، قروین، سقز، سردشت و ... ثابت میکند.
امّا در غیر این صورت، وجود ملازمه و ثابتشدن ماه، در شهر دیگر، بستگی به ویژگیهای ماهی دارد که در شهر اوّل رؤیت شده که در توضیحات به آن اشاره گردید.
به طور مثال، در برخی از موارد ممکن است خصوصیّات رؤیت ماه طوری باشد که دیدهشدن ماه در شهرهایی از پاکستان یا هندوستان یا حتّی عراق و عربستان، اوّل ماه در مشهد را هم ثابت کند و در بسیاری از موارد هم، ممکن است دیدهشدن ماه حتّی در تهران یا اصفهان یا شهرهای نزدیکتر مثل شاهرود هم، اوّل ماه را در مشهد ثابت ننماید؛ که در هر مورد میتوان از متخصّصین متدیّن کسب اطّلاع نمود.
از آنچه ذکر گردید، روشن شد که مرزها و تقسیمات کشوری و شهری به هیچوجه در اتّحاد افق و عدم آن، دخیل نمیباشد.»
منبع: پاورقی 31 در این صفحه: http://www.sistani.org/persian/book/25103/4035
پس بهطور خلاصه، از نظر معظّمله، تقسیمات کشوری و استانی و شهری ملاک نیست و هلال باید در شهری که مقلّد در آن ساکن است، ثابت شود؛ یا در شهری که با آن اتّحاد افق دارد. این اتّحاد افق، «در آغاز هر ماه قمری متفاوت است» و آنچه غالبی است، این است که شهر اوّل که هلال در آن رؤیت شده، در شرق شهر دوم باشد و در عرض جغرافیایی نیز، بیش از 2 درجه اختلاف نداشتهباشند.
باز هم تأکید میشود که همین ملاکِ گفتهشده، غالبی است و دائمی نیست؛ مهمّ، «اطمینان شخصی به تلازم رؤیت هلال در دو شهر است» و برای حصول این اطمینان، باید به متخصّصان رجوعکرد تا در آغاز هر ماه قمری، شهرهای همافق را مشخّص کنند.
4. برای روشنشدنِ آنچه گفتهشد و اینکه قرار داشتنِ دو شهر روی یک خطّ طولی جغرافیایی(یک نصفالنهار) ملاکی برای همافق بودنِ آنها در رؤیت هلال نیست، از تصاویر کمک میگیریم.
گفته شد که برای رؤیت هلال در شب اوّل ماه، عواملی چون «زمان غروب خورشید و ماه» و «اختلاف زمان غروب آن دو» و «مختصّات خورشید و ماه و جدایی زاویهای ماه و خورشید که از اختلاف ارتفاع ماه و خورشید، و نیز اختلاف سمت آن دو نشأت میگیرد» و «درصد روشنایی هلال و به اصطلاح فاز ماه» و ... مؤثّرند. امروزه، برنامههایی تهیّه شدهاند که با محاسبات رایانهای و طبق معیارهایی، این عوامل را برای نقاط مختلف زمین در نظر میگیرند و الگوهای رؤیتپذیری هلال ماه را پیشبینی و ترسیم میکنند. به تصاویر زیر بنگرید:
یک) نقشۀ رؤیتپذیری هلال ماه رمضان المبارک 1436 قمری، در غروب چهارشنبه 27 خرداد 1394 شمسی برابر با 17 ژوئن 2015 میلادی، بر اساس معیار «عوده»:

دو) نقشۀ رؤیتپذیری هلال ماه رمضان المبارک 1436 قمری، در غروب پنجشنبه 28 خرداد 1394 شمسی برابر با 18 ژوئن 2015 میلادی، بر اساس معیار «عوده»:

توضیحات رنگ در نقشۀ با معیار «عوده»:
در مناطقی که در رنگ سبز قرار دارند، هلال به سادگی با چشم غیر مسلّح دیده میشود.
در مناطقی که در رنگ ارغوانی(شبیه صورتی) قرار دارند، هلال با چشم مسلّح دیده میشود و ممکن است با چشم غیر مسلّح نیز دیده شود.
در مناطقی که در رنگ آبی قرار دارند، هلال فقط با چشم مسلّح دیده میشود.
در مناطقی که بیرنگ هستند، رؤیت هلال ناممکن و نشدنی است.(زیرا مقارنه پیش از غروب آفتاب رخ میدهد و ماه نیز پس از غروب آفتاب، غروب میکند؛ ولی روشنایی هلال به اندازهای نیست که حتّی با چشم مسلّح دیده شود!)
در مناطقی که در رنگ قرمز قرار دارند، رؤیت هلال ممتنع و غیر قابل تحقّق است.(زیرا ماه پیش از غروب آفتاب، غروب میکند یا اینکه مقارنه پس از غروب آفتاب رخ میدهد.)
سه) نقشۀ رؤیتپذیری هلال ماه رمضان المبارک 1436 قمری، در غروب چهارشنبه 27 خرداد 1394 شمسی برابر با 17 ژوئن 2015 میلادی، بر اساس معیار «یالوپ»:

چهار) نقشۀ رؤیتپذیری هلال ماه رمضان المبارک 1436 قمری، در غروب پنجشنبه 28 خرداد 1394 شمسی برابر با 18 ژوئن 2015 میلادی، بر اساس معیار «یالوپ»:

توضیحات رنگ در نقشۀ با معیار «یالوپ»:
در مناطقی که در رنگ سبز قرار دارند، هلال به سادگی با چشم غیر مسلّح دیده میشود.
در مناطقی که در رنگ زرد(شبیه نارنجی) قرار دارند، هلال تحت شرایط جوّی مناسب، با چشم غیر مسلّح دیده میشود.
در مناطقی که در رنگ ارغوانی(شبیه صورتی) قرار دارند، رؤیت هلال ممکن است نیاز به ابزار و چشم مسلّح داشتهباشد؛ یعنی پس از رؤیت با ابزار، ممکن است هلال با چشم غیر مسلّح نیز دیده شود.
در مناطقی که در رنگ آبی قرار دارند، هلال فقط با چشم مسلّح دیده میشود.
در مناطقی که بیرنگ هستند، رؤیت هلال ناممکن و نشدنی است.(زیرا مقارنه پیش از غروب آفتاب رخ میدهد و ماه نیز پس از غروب آفتاب، غروب میکند؛ ولی روشنایی هلال به اندازهای نیست که حتّی با چشم مسلّح دیده شود!)
در مناطقی که در رنگ قرمز قرار دارند، رؤیت هلال ممتنع و غیر قابل تحقّق است.(زیرا ماه پیش از غروب آفتاب، غروب میکند یا اینکه مقارنه پس از غروب آفتاب رخ میدهد.)
به این ترتیب، میبینید که مناطق و الگوهای رؤیتپذیری هلال ماه، هذلولیشکل است و نمیتوان همافق بودن مناطق مختلف را بر اساس طول و عرض جغرافیایی، بهطور دائمی و ثابت مشخّص کرد؛ زیرا این هذلولیها در آغاز ماه قمری بعدی متفاوتاند!
برای دیدن نقشۀ رؤیتپذیری هلال ماه شوّال 1436 قمری در غروب پنجشنبه 25 و جمعه 26 تیر ماه 1394 و پیشبینی عید سعید فطر، به مطلب بعدی رجوع کنید:
http://aasemaan25.blog.ir/post/Helal-Shawwal-1436
التماس دعا