خسوف یا ماهگرفتگی نیمسایهای و واجبشدن نماز آیات و اماره نبودن بدر - تکمیل و ویرایش دوم: 23 خرداد 1396
این مطلب دو بخش دارد:
بخش اوّل: خسوف یا ماهگرفتگی نیمسایهای و واجبشدن نماز آیات بنا بر قول به کفایت رؤیت هلال با چشم مسلّح
در شب 26 شهریور ماه 1395 شمسی و 16 سپتامبر 2016 میلادی، طبق آنچه کارشناسان پیشبینی کردهبودند، خسوف یا ماهگرفتگی نیمسایهای در ایران رخ داد.
تصویر زیر، ماهگرفتگی یا خسوف نیمسایهای جمعهشب 26 شهریور 1395 است که آقای مرتضی سعیدی با دوربین عکاسی فوجی و در دو نقطهٔ متفاوت در شهر قم، برداشتهاست:
فردای وقوع این ماهگرفتگی نیمسایهای، جناب حجّتالاسلام و المسلمین علیرضا موحدنژاد عضو ستاد استهلال دفتر مقام معظّم رهبری، در رسانهها فرمودند که چون این ماهگرفتگی با چشم عادی قابل تشخیص نیست، پس نماز آیات واجب نیست.
متن خبر در خبرگزاری فارس:
«حجتالاسلام علیرضا موحدنژاد عضو ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری در گفتوگو با خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس با اشاره به ماه گرفتگی شب گذشته (جمعه 26 شهریور) اظهار داشت: ماهگرفتگی دیشب از نوع نیم سایهای بود. در ماهگرفتگی نیم سایهای به لحاظ نجومی که منجمان آن را ضبط و اعلام میکنند ماه وارد نیمسایه زمین میشود.
وی اظهار داشت: از آنجا که در ماهگرفتگی نیمسایهای چون هیچ تغییری در ظاهر ماه نمیبینیم و نمیبینیم که بخشی از ماه گرفته باشد، لذا عملاً ماهگرفتگی اتفاق نمیافتد.
عضو ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری تصریح کرد: در ماه گرفتگی نیمسایهای فقط دستگاههای نورسنج میتوانند با نور سنجی، آن را تشخیص دهند که مقداری از شدت نور ماه کم شده است. از این رو به دلیل اینکه سایهای روی ماه دیده نمیشود و به لحاظ شرعی، نماز آیات واجب نیست.»
منبع: http://www.farsnews.com/13950627000792
نشانی صفحه ذخیرهشده در گوگل و آرشیو، در صورت تغییر لینک یا حذف از منبع:
و
https://web.archive.org/web/20160920145010/http://www.farsnews.com/13950627000792
در اینباره گفتنی است:
آنچه در روایات آمده، «رؤیت کسوف و خسوف» است؛ فقهاء برای چنین رؤیتی طریقیّت قائلاند و موضوعیّت را با «قابلیّت رؤیت با چشم» میدانند.
[آغاز بخش «برای مطالعه آزاد»:
برای مطالعه علاقهمندان، نمونههایی از روایات و عبارات فقهاء آورده میشود:
1. مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْمُفِيدُ فِي الْمُقْنِعَةِ قَالَ رُوِيَ عَنِ الصَّادِقِينَ ع أَنَّ اللَّهَ إِذَا أَرَادَ تَخْوِيفَ عِبَادِهِ- وَ تَجْدِيدَ الزَّجْرِ لِخَلْقِهِ- كَسَفَ الشَّمْسَ وَ خَسَفَ الْقَمَرَ- فَإِذَا رَأَيْتُمْ ذَلِكَ فَافْزَعُوا إِلَى اللَّهِ تَعَالَى بِالصَّلَاةِ. (المقنعة: 208، وسائل الشيعة 7: 484، كتاب الصلاة، أبواب صلاة الكسوف و الآيات، الباب 1، الحديث 5)
2. مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْمُفِيدُ فِي الْمُقْنِعَةِ عَنِ الصَّادِقِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ- لَا يَنْكَسِفَانِ لِمَوْتِ أَحَدٍ وَ لَا لِحَيَاةِ أَحَدٍ- وَ لَكِنَّهُمَا آيَتَانِ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ تَعَالَى- فَإِذَا رَأَيْتُمْ ذَلِكَ فَبَادِرُوا إِلَى مَسَاجِدِكُمْ لِلصَّلَاةِ. (المقنعة: 209، وسائل الشيعة 7: 491، كتاب الصلاة، أبواب صلاة الكسوف و الآيات، الباب 6، الحديث 3)
3. وَ فِي الْمَجَالِسِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ الْقَطَّانِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ السُّكَّرِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ زَكَرِيَّا الْبَصْرِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَارَةَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الصَّادِقِ عَنْ أَبِيهِ ع قَالَ: إِنَّ الزَّلَازِلَ وَ الْكُسُوفَيْنِ وَ الرِّيَاحَ الْهَائِلَةَ- مِنْ عَلَامَاتِ السَّاعَةِ- فَإِذَا رَأَيْتُمْ شَيْئاً مِنْ ذَلِكَ فَتَذَكَّرُوا قِيَامَ السَّاعَةِ- وَ افْزَعُوا إِلَى مَسَاجِدِكُمْ. (وسائل الشيعة 7: 487، كتاب الصلاة، أبواب صلاة الكسوف و الآيات، الباب 2، الحديث 4)
4. إذ الموضوع خسوف القمر، و الذي يفهمه العرف من هذه الكلمة هو رؤية جرمه فاقداً للنور ... إذن فمتى صدق الخسوف و بأي سبب تحقّق وجبت الصلاة بمقتضى إطلاق الأدلّة. ... و من الواضح أنّ موضوع الحكم إنّما هو الكسوف المرئي لعامّة الناس بحيث تشاهده آحادهم العاديون، نعم لو تحقّق ذلك بحيث أصبح مرئياً لهم و لو من طريق الإعجاز بحيث صدق عندهم الكسوف وجبت الصلاة كما عرفته في الخسوف. (موسوعة الإمام الخوئي، ج16، ص: 14-15)
5. فإن الموضوع للوجوب إنّما هو الكسوف القابل للرؤية، الذي لا يدرى أنّه لرحمة أو لغضب كما في لسان بعض الأخبار. و كذا الحال في خسوف القمر. (موسوعة الإمام الخوئي، ج16، ص: 61)
6. لا سيما بملاحظة ما في مرسل المقنعة، و رواية عمارة: من اعتبار الرؤية. فإن الظاهر و ان كان اعتبارها بنحو الطريقية إلى وجود نفس الكسوف، الا أنه ظاهر في اعتبار كونه بنحو يمكن أن تقع عليه الرؤية، فلا تجب للكسوف تحت الأرض، بل يجب أن يكون فوقها. (مستمسك العروة الوثقى، ج7، ص: 41)
7. مسألة 2 الظاهر أن المدار في كسوف النيرين صدق اسمه و إن لم يستند إلى سببية المتعارفين من حيلولة الأرض و القمر، فيكفي انكسافهما ببعض الكواكب الأخر أو بسبب آخر، نعم لو كان قليلا جدا بحيث لا يظهر للحواس المتعارفة و إن أدركه بعض الحواس الخارقة أو يدرك بواسطة بعض الآلات المصنوعة فالظاهر عدم الاعتبار به و إن كان مستندا الى أحد سببية المتعارفين، و كذا لا اعتبار به لو كان سريع الزوال كمرور بعض الأحجار الجوية عن مقابلهما بحيث ينطمس نورهما عن البصر و زال بسرعة. (تحرير الوسيلة، ج1، ص: 191)
8. و لو كان انكساف النيّرين قليلًا جدّاً بحيث لا يظهر للحواسّ المتعارفة و إن أدركه بعض الحواسّ الخارقة أو يدرك ببعض الآلات المصنوعة، فالظاهر عدم الاعتبار به و إن كان مستنداً إلى أحد سببيه المتعارفين؛ و ذلك لإناطته في النصّ بالرؤية المحمولة على المتعارفة لمتعارف غالب الناس. (مدارك تحرير الوسيلة - الصلاة، ج2، ص: 103)
پایان بخش «برای مطالعه آزاد»]
به این ترتیب، همانند مباحث اوّل ماه قمری و «رؤیت هلال» که «رؤیت» طریقیّت دارد و «قابلیّت رؤیت هلال با چشم» موضوعیّت دارد، اینجا نیز اختلاف دو مبنای «کفایت رؤیت با چشم مسلّح» و «لزوم رؤیت با چشم غیر مسلّح» اثرگذار است؛ به اینگونه که ماهگرفتگیهای نیمسایهای با چشم عادی دیده نمیشوند؛ ولی با چشم مسلّح(تلسکوپ یا دوربین) دیده میشوند؛ از اینرو، طبق مبنای فقهی «لزوم رؤیت هلال با چشم غیر مسلّح» مشکلی نیست و نماز آیات واجب نیست؛
ولی به نظر میرسد طبق مبنای فقهی «کفایت رؤیت هلال با چشم مسلّح»، قول به عدم وجوب نماز آیات در ماهگرفتگیهایی که با چشم مسلّح دیده میشوند، ظاهراً وجهی ندارد و دستکم جای «احتیاط واجب» هست.
***
بخش دوم: اماره نبودن بدر یا ماه کامل برای اثبات روز اوّل همان ماه قمری
طبق مبانی علمی و نتایج تجربی که در کتابهای نجومی آمدهاست، کسوف یا خورشیدگرفتگی فقط در ماه نو و خسوف یا ماهگرفتگی فقط در ماه کامل(بدر) رخ میدهد؛ آیا از این نکته میتوان نتیجه گرفت که جمعهشب گذشته، شب چهاردهم و روز شنبه 27 شهریور 1395 روز 14 ماه ذیحجّه 1437 قمری بودهاست؟
پیش از پاسخ به این پرسش، به بخشی از فتوای حضرت آیتالله العظمی بهجت(ره) که در صفحه 268 رسالۀ عملیّه و نیز سایت ایشان آمدهاست، توجّهکنید:
«اول ماه به پنج طریق ثابت میشود:
اول، خود انسان ماه را ببیند؛
دوم، عدهای که از گفته آنان یقین یا اطمینان پیدا میشود، بگویند ماه را دیدهایم، و همچنین است هر چیز که بهواسطه آن یقین پیدا شود؛ و ممکن است از این قبیل باشد، هنگامی که ماه جدید بهصورت طوقدار مشاهده شود، یعنی علاوه بر نیم دایره هلال که کاملاً نورانی است، نیمه دیگر آنکه تاریک است همراه با هالهای از نور کم دیده شود، که چنین حالتی میتواند نشانه این باشد که روز گذشته روز اول ماه بوده و فردا روز دوم است.
همچنین اگر به دلیل دیده نشدن ماه در شب سیام ماه گذشته بنابر استصحاب حکم شود که آن روز، روز سیام است، اما در شب سیزدهم ماه آینده، ماه بهصورت بدر کامل دیده شود، که همین علامت، میتواند نشانه این باشد که آن شب در واقع شب چهاردهم ماه است و ماه گذشته بیستونه روز بوده است.»
در اینباره، گفتنی است:
اینکه ماه در شبی، بهصورت کامل یا بدر دیده شود، «اصلاً نمیتواند» نشانهٔ این باشد که آن شب، در واقع، شب چهاردهم است؛
زیرا طبق محاسبات علمی کارشناسان که مؤیَّد به سالها تجربهٔ عملی نیز هست، «بدر» فقط در شب 14 ماه رخ نمیدهد؛ بلکه بهعلّت ویژگیهای مداری ماه و زمین، میتواند در شب 13 یا 14 یا 15 ماه رخ دهد و حتّی در شب 12 یا 16 نیز گزارش شدهاست.
دکتر ایرج ملکپور استاد دانشگاه تهران، وقوع بدر یا ماه کامل را از سال 1360 تا 1382 بررسی کرده و در کتاب خویش نوشتهاست:
«حدود 87 درصد حالت بدر ماه مطابق سیزدهم و چهاردهم، و بقیه مطابق دوازدهم و پانزدهم ماه قمری است.» (کتاب تقویم هجری قمری، انتشارات دانشنگار، چاپ اول 1383، ص 12)
برای مطالعۀ بیشتر در اینباره، به کتابهای نجومی یا صفحه زیر بنگرید:
https://en.wikipedia.org/wiki/Full_moon
همچنین جناب آقای علیرضا بوژمهرانی، مؤسّس و عضو هیئتامنای مرکز آموزش نجوم ادیب اصفهان که بیش از 21 سال سابقه در رصد هلال ماه و 16 سال عضویّت در ستاد استهلال دفتر مقام معظّم رهبری را در کارنامه دارند، دو مطلب مفید در اینباره در وبلاگ خویش نگاشتهاند که به علّت بروز مشکلاتی در دسترسی به این مطالب، آنها را بهطور کامل و بدون ویرایش، در اینجا نقل و مطالعه آنها را پیشنهاد میکنم:
مطلب اوّل:
«آیا وقوع خسوف در شب سیزدهم ماه رجب دلیلی بر اشتباه بودن تقویم بود؟
نویسنده: علیرضا بوژمهرانی - شنبه ٢۸ خرداد ۱۳٩٠
با گذشت چند روز از ماه گرفتگی چهارشنبه شب ، هنوز پاسخگوی این سوال هستم که آیا وقوع این رویداد در شب سیزدهم ماه دلیلی محکمی بر این نیست که تقویم اشتباه است؟
در پاسخ باید عرض کنم خیر ؛ دلیل نمیشود. امروز برای اطمینان خاطر دوستانی که کماکان در این زمینه تردید دارند یک بررسی خیلی سریع آماری برای سالهای 1422 لغایت 1424 قمری ( 36 ماه قمری ) انجام دادم تا ببینیم در کدام شب ماه به بیشترین مقدار فاز رسیده است. نتیجه ی بررسی این 36 ماه بدین شرح بدست آمده است :
16 بار ( 44.4%) ماه در غروب خورشید شب چهاردهم به بیشترین فاز رسیده بود ، 17 بار ( 47.2% )در شب پانزدهم ، 2 بار ( 5.6% ) در شب سیزدهم و 1 بار ( 2.8% ) در شب شانزدهم . هر چقدر این بررسی را برای تعداد ماههای قمری بیشتری انجام دهیم به درصد واقعی نزدیکتر میشویم اما همینجا و بطور خلاصه و کلی میتوانیم بگوییم در بیش از 91.6% ماههای قمری ، بیشترین فاز ماه در شب چهاردهم و یا پانزدهم روی میدهد. توزیع نزدیک به هم شب چهاردهم و شب پانزدهم به این نکته برمیگردد که مدت زمان یک گردش هلال ماه بدور زمین کمی بیشتر از 29.5 روز است که نصف آن ، عددی بین 14 روز و 15 روز میشود.
نتیجه آنکه ، نامیدن ماه بدر به عنوان " ماه شب چهارده " بر اساس یک باور عرفی و عامیانه است که جنبه ی علمی ندارد. مشاهده ی بدر کامل در شب پانزدهم کاملا" طبیعی بوده و در شب سیزدهم و یا شب شانزدهم ماه قمری نیز بروز چنین پدیده ای محتمل است ( هر چند بصورت استثناء ). شاید علت توجه ویژه ی مردم در مورد این ماه خاص ( رجب ) اعمال ویژه ی و مستحبی این ماه شریف باشد والا این موضوع قبلا" هم روی داده و کارشناسان و علاقمندان به رویت هلال و ماه ، بخوبی از آن آگاه بوده اند.
ملتمس دعای خیر تمامی بندگان درگاه الهی هستم.»
منبع: http://amehrani.persianblog.ir/post/1059
http://amehrani.persianblog.ir/1390/3/
نشانی صفحه ذخیرهشده در گوگل و آرشیو، در صورت تغییر لینک یا حذف از منبع:
و
https://web.archive.org/web/20110820010546/http://amehrani.persianblog.ir:80/1390/3/
مطلب دوم:
«یادداشت 30 خرداد 1395 - آیا ماه کامل فقط در شب چهاردهم ماه قمری دیده میشه؟
نویسنده: علیرضا بوژمهرانی - یکشنبه ۳٠ خرداد ۱۳٩٥
امشب شب چهاردهم ماه رمضان است. یه تصور عرفی بین مردم هست که فکر میکنند در شب چهاردهم ماه قمری ، قرص ماه باید کامل باشه.
نسبت بخش روشن ماه به کل قرص ماه " فاز ماه " نامیده میشه. برای مثال وقتی میگیم فاز ماه 30% شده ، یعنی 30% از قرص ماه که در معرض دید ما قرار داره بوسیله ی نور خورشید روشن شده.
زمانی که قرص ماه کامل باشه ، فازش میشه 100%. البته از اونجایی که صفحه مداری ماه بدور زمین منطبق بر صفحه مداری زمین بدور خورشید نیست ، در بیشتر مواقع هنگام کامل شدن ماه ، فاز 100% نمیشه و مقدار بسیار اندکی کمتر است. با این مقدمه بریم ببینیم وضعیت فاز ماه در امشب چه جوریه.
در افق شهر اصفهان ماه در حدود ساعت 19:12 یکشنبه 30 خرداد از افق شرقی با فاز 99.09% طلوع ، و در حدود ساعت 05:56 بامداد روز دوشنبه 31 خرداد در افق غربی با فاز 99.65% غروب میکنه.
همچنین در ساعت 15:50 روز دوشنبه 31 خرداد ماه به بیشترین مقدار فاز در ماه مبارک رمضان و در افق شهر اصفهان (به میزان 99.82%) میرسه. البته در این زمان ماه زیر افق است و دیده نمیشه.
در ساعت 20:05 غروب روز دوشنبه 31 خرداد و در حالیکه در شهر اصفهان خورشید در آستانه ی غروب در افق غربی است ، ماه با فاز 99.79% از افق شرقی سر بلند میکنه. این منظره بسیار تماشایی خواهد بود و اگر آسمون تمیز و پاکی داشته باشیم و موانع دید وجود نداشته باشه ، خورشید رو روی لبه ی افق غربی و ماه رو روی لبه ی افق شرقی خواهیم دید (البته در حال حاضر وجود گرد و غبار فراوان و ریزگردها در آسمان اصفهان مانع دیدن این منظره میشه).
خوب ؛ ملاحظه میشه فاز ماه در غروب روز یکشنبه کمتر از فاز ماه در غروب روز دوشنبه است و این در حالی است که دوشنبه شب ، شب پانزدهم ماه رمضان است. آیا این موضوع دلیل اینه که ماه رمضان رو یک روز دیر شروع کردیم؟ پاسخ: خیر
همونطور که در ابتدای این نوشتار توضیح دادم ، اینکه ماه در شب چهاردهم باید کامل باشه یه تصور عرفی است که بین مردم رواج داره اما این تصور ، منطق علمی نداره. جدائی زاویه ای بین ماه و خورشید تعیین کننده ی فاز ماه است. مقدار جدائی زاویه ای ماه و خورشید در شب اول ماه همیشه به یه اندازه نیست. بعضی وقتا این مقدار خیلی کم است (هلالهای بسیار باریک اما با ارتفاع مناسب) ، بعضی وقتا معمولی است و بعضی وقتا هم خیلی زیاد (هلالهای خیلی ضخیم اما با ارتفاع خیلی کم).
اگر جدائی زاویه ای ماه و خورشید در اول ماه قمری معمولی باشه (مثل ماه رمضان امسال) ، ماه در شب چهاردهم و یا شب پانزدهم به بیشترین فاز خود خواهد رسید. هیچ الزامی نیست که این رویداد حتما" باید در شب چهاردهم روی بده. ممکنه مثل همین ماه رمضانی که در اون قرار داریم ، بیشترین مقدار فاز در شب پانزدهم دیده بشه.
اتفاق جالب زمانی روی میده که جدائی زاویه ای ماه و خورشید در شب اول ماه خیلی کم باشه (مثل هلال ذیقعده آتی). جالبه که بدونید بیشترین مقدار فاز در ماه ذیقعده ی امسال نه در شب چهاردهم و یا پانزدهم ، بلکه در شب شانزدهم مشاهده خواهد شد. همچنین اگه مقدار این جدایی در شب اول ماه خیلی زیاد باشه ، ماه در شب سیزدهم به بیشترین فاز خودش میرسه. اما چرا اینگونه میشه؟
شاید ذکر یه مثال بتونه بهتر موضوع رو منتقل کنه. سه نفر رو در نظر بگیرید که هر روز مقدار ثابت 715 ریال به هر کدومشون پرداخت میکنیم و از اونها میخوایم این پول رو پس انداز کنند. هر یک از این سه نفر قبل از اینکه ما شروع کنیم بهشون پول بدیم ، یه مقدار خودشون پول داشتند:
موجودی نفر اول 800 ریال
موجودی نفر دوم 1400 ریال
موجودی نفر سوم 2400 ریال
خوب ؛ پرداخت پول روزانه به این سه نفر رو آغاز میکنیم. به نظر شما کدومیک از اینها زودتر میتونه 10000 ریال جمع کنه؟ کدومی یکی دیرتر موفق به اینکار میشه؟ دقیقا" درست گفتید (انشاءالله) نفر سوم چون موجودی خودش بیشتر بوده زودتر به 10000 ریال میرسه و نفر اول چون موجودی اولیه کمتری داشته ، دیرتر از بقیه میتونه اینکار رو انجام بده.
در مورد ماه هم دقیقا" همین موضوع رخ میده. وقتی در شب اول ماه جدائی خیلی زیاد باشه ، زمان کمتری برای رسیدن به جدائی زاویه ای مورد نیاز برای دیدن ماه کامل نیاز داریم ، نسبت به زمانی که میزان این جدائی در شب اول ماه خیلی کم باشه (مثل همین مثال مقدار موجودی اولیه ی این سه نفر).
برای همین بیشترین فاز ماه میتونه در یکی از شبهای 13 ، 14 ، 15 و یا 16 قمری مشاهده بشه که البته بیشترین تعداد مربوط به شبهای 14 و 15 است.
ملتمس دعای خیر دوستان هستم»
منبع: http://amehrani.persianblog.ir/post/2087
http://amehrani.persianblog.ir/1395/3/
نشانی صفحه ذخیرهشده در گوگل و آرشیو، در صورت تغییر لینک یا حذف از منبع:
و
https://web.archive.org/web/20160723151535/http://amehrani.persianblog.ir:80/1395/3/
***
در جمعبندی این بخش، دو نکته را بیان میکنم:
1. آنچه مشهور شده که ماه کامل یا بدر همواره در شب چهاردهم ماه دیده میشود، تصوّری عامیانه و غیر علمی است. بدر کامل یا فاز صد درصدی ماه، «فقط یک لحظه» است که جدایی زاویهای ماه و خورشید به 180 درجه میرسد و گاهی در روز رخ میدهد(مانند ساعت 17:39 روز جمعه 19 خرداد 1396 شمسی برابر با 9 ژوئن 2017 میلادی در قم) و اینکه چشم غیر مسلّح چگونه میتواند تفاوت ماهی با فاز 99.3% را با ماهی با فاز 100% تشخیص دهد، بحثی دیگر است؛ امّا امروزه که محاسبهٔ دقیق لحظهٔ Full Moon و طلوع و غروب ماه برای این ماه و صدها ماه آینده در هر نقطهٔ طول و عرض جغرافیایی، با دقّت بالا ممکن و مفیدِ «اطمینان علمی» است، وقوع غالبی بدرِ مشاهدهشده با چشم عادی در شب 14 یا 15 (و گاهی در شب 13 یا 16) از نظر بنده اماریّت علمی برای اثبات اوّل همان ماه را ندارد و شرعاً هم معتبر نیست که با استناد به آن، بتوان استصحاب را کنار گذاشت؛ زیرا در شرع هم، موردی نداریم که اشاره شدهباشد که مردم از مشاهدهٔ بدر، به اوّل ماه بودنِ 14 روز قبلش پی ببرند(همینطور نسبت به تربیعها).
امّا اینکه چشم غیر مسلّح بتواند چنان تفاوت اندکی را درک کند، برایم ثابت نیست؛ زیرا مواردی رخ میدهد مانند همین ماه مبارک رمضان سال 1438 قمری که ابتدای شب سیزدهم در پنجشنبه 18 خرداد 96 در ساعت 21 در قم، فاز ماه 99.33% بوده و فاز 100% در عصر روز سیزدهم(جمعه ساعت 17:39) هنگامی که ماه زیر افق و غیر قابل رؤیت بوده، رخ داده و ابتدای شب چهاردهم، جمعه ساعت 21 فاز ماه 99.98% بوده و ابتدای شب پانزدهم، شنبه ساعت 21:30 فاز ماه 98.78% بودهاست؛ از نظر من، عموم مردمِ غیرخبره در هر یک از این سه شب، ماه را ببینند، ادّعای رؤیت بدر خواهندکرد! و همان شب را شب چهاردهم محسوب میکنند؛ غافل از اینکه با این مبنا، سه شب چهاردهم خواهیم داشت! پس برای بنده ثابت نیست که چشم عادی توان درک کاهش 0.7% از کرویّت تامّهٔ دایرهٔ ماه را داشتهباشد و بتواند آن را از کاهش 1.3 درصدی تمییز دهد؛ بلکه با چنین رصدهایی، چندین شب بدر و ماه کامل بهدست خواهدآمد.
اثرات تلقین نفسانی هم باید در نظر گرفتهشود که وقتی کسی مثلاً ماه با فاز 99.33% را در ابتدای شب سیزدهم دید، گمان بدر کامل میکند و آن را شب چهاردهم و مقدّم بر استصحاب محسوب میکند و وقتی فرداشبش، ماه با فاز 99.98% را میبیند، تلقیناً گمان میکند که فازش بیشتر نشده یا حتّی کاهش یافته! و آن را شب پانزدهم محسوب میکند!!
2. پس با چشم عادی و ملاک عرفی، چندین شب بدر بهدست خواهدآمد؛ امّا اگر کسی رصد بدر با چشم مسلّح را مطرح کند، میگوییم:
نیازی به چشم مسلّح نیست؛ زیرا مطابق با محاسباتی که از صدها ماه قبلش میتوان استخراج کرد، از آب در میآید و ماه نزدیک به بدر هم بزرگ است و مانند هلال نیست که ضعف و قوّت تلسکوپ در رؤیت آن دخیل باشد.
پس میماند اینکه محاسبات برای ما کافی باشد؛ امّا آیا علماً معتبر است که از چنین محاسباتی، دریابیم که 14 روز قبلش، آغاز ماهی بوده که با چشم عادی قابل رؤیت بوده؟! از نظر علمی، پاسخ منفی است؛ چه رسد به اعتبار شرعی آن!
وانگهی چرا لقمه را دور سر بگردانیم؟! محاسبات که دقیقاً آغاز ماه را به ما میگوید و اگر امر نشدهبودیم شرعاً که «قابلیّت رؤیت هلال با چشم عادی» موضوعیّت دارد، به همین محاسبات تکیه میکردیم؛ ولی چنانکه در پاسخ به پرسش دوم در مطلب «سه پرسش و پاسخ درباره رؤیت هلال» گذشت، به علّت امر شارع، در برخی مناطق و زمانها، محاسبات کافی نیست و باید استهلال کنیم.
اگر امری از شارع ارائه میشد که چنان رؤیت بدری، میتواند مفید باشد، مجالی برای تأمّل بود؛ ولی ظاهراً شارع، مشکلات و موانعی را میدیده که این راه را بهعنوان یکی از راههای اثبات اوّل ماه مطرح نکردهاست.
التماس دعا