6. محمّدتقی بهجت(ره):
* «اول ماه به پنج طريق ثابت مى شود: اول: خود انسان ماه را ببيند. ...» [رساله]
تذکّر: برای آنچه مشهور شده که ایشان قائل به «کفایت رؤیت هلال با چشم مسلّح» بودهاند، منبع معتبر و مستندی پیدا نشد و گردآورنده در پرسش از دفتر ایشان در قم (هنگام نگارش نخست این مطلب در اسفند 1397)، پاسخ گرفت که «ایشان قائل به کفایت رؤیت هلال با چشم مسلّح نبودهاند و استفاده از ابزار و چشم مسلّح برای یافتن جای هلال را بیاشکال میدانستند؛ ولی پس از یافتن، لازم میدانستند که هلال با چشم عادی هم دیده شود.»
در اردیبهشت 1401 در پایگاه اطّلاعرسانی «مرکز تنظیم و نشر آثار آیتالله بهجت(ره)» مطلبی دربارۀ «کفایت رؤیت هلال با چشم مسلّح» از نظر ایشان، قرار گرفته که میتوانید آن را در این لینک بخوانید: «رؤیت هلال با چشم مسلّح»گردآورنده در پرسش مجدّد از دفتر ایشان در قم (هنگام ویرایش سوم این مطلب در اسفند 1401)، پاسخ گرفت که «ایشان قائل به کفایت رؤیت هلال با چشم مسلّح بودهاند، بهشرطی که از قول بینندگان با چشم مسلّح، اطمینان پیدا شود.»
با توجّه به اختلاف نظر میان شاگردان ایشان و پاسخدهندگان دفتر، از این پس، نام معظّمٌله(ره) در هیچکدام از مبناهای یکم و پنجم آورده نمیشود؛ مقلّدان ایشان طبق برداشت خودشان، به یکی از این دو مبنا رجوع کنند.
7. سیّدمحمود هاشمی شاهرودی(ره):
* «س: آیا رؤیت با چشم مسلح(دوربین و تلسکوپ) در حالی که همان هلال با چشم غیر مسلح رؤیت نمیشود، اول ماه را ثابت شرعاً میکند؟
* «س: هل تكفي رؤية الهلال بمثل الاجهزة الفلكية و الراصدات العلمية أم يشترط الرؤية بالعين مجردة؟
ج: اذا كان المقصود الاستفادة من المنظار في رؤية الهلال، فالظاهر هو كفايته ولكن لايكفي ما يسمى بالتلسكوب.» [استفتائات روزه در سایت عربی]
8. سیّدمحمّدسعید حکیم(ره):
* «س: المفهوم من الرسائل العملية للعلماء(رضوان الله عليهم) أنه لا يجوز الاعتماد على أجهزة الرصد الفلكي في ثبوت هلال شهر رمضان، فهل ينطبق هذا الأمر على بقية شهور السنة القمرية لا سيما شهر ذي الحجة؟
9. لطفالله صافی گلپایگانی(ره):
* «اول ماه به پنج چیز ثابت می شود: اول آن که خود انسان ماه را ببیند. ...» [مسئلۀ 1739 رساله]
10. حائری، سیّدکاظم:
11. خامنهای، سیّدعلی:
* «رؤیت با وسیله، فرقی با رؤیت به طریق عادی ندارد و معتبر است. ملاک آن است که عنوان رؤیت محفوظ باشد، پس رؤیت با چشم و با عینک و با تلسکوپ محکوم به حکم واحدند. بلی رؤیت تصویر هلال از طریق انعکاس به رایانه که در آن صدق عنوان رؤیت معلوم نیست محل اشکال است.» [رسالۀ آموزشی، ج 1، درس 65]
12. سیستانی، سیّدعلی:
* «اوّلِ هر ماه قمری به چهار چیز ثابت میشود: اوّل:آنكه خود انسان ماه را ببیند و دیدن، باید با چشم معمولی یعنی چشم غیر مسلّح باشد؛ بنابراین چنانچه هلال ماه با چشم معمولی قابل مشاهده نباشد، دیدهشدن آن با تلسكوپ كافی نیست.[1]
بدیهی است استفاده از دوربین یا تلسکوپ یا وسایل و ابزار بزرگنمایی مانند آن، برای پیدا نمودن و رصدِ موقعیّت مکانی هلال ماه در آسمان، اشکال ندارد؛ ولی باید دیدن ماه به گونهای باشد که اگر دوربین یا تلسکوپ کنار رود، باز هم هلال ماه قابل مشاهده با چشم معمولی (غیر مسلّح) باشد.[2]
البتّه، اگر مانعی مثل ابر يا غبار زياد در آسمان باشد، چنانچه طوری است كه اگر آن مانع (عارضی) در آسمان وجود نداشت، مطمئنّاً ماه با چشم معمولی قابل ديدن بود، اوّل ماه ثابت میشود. ...»
[پاورقی 1: از زمان قدیم «هلال» نزد عرب، میقاتی بوده که با آن ماه قمری را آغاز کرده و در امور مختلف زندگی خود به آن اعتماد میکردند. اسلام نیز، همین امر را تأیید نمود. قرآن کریم در سورۀ مبارکۀ بقره، آیۀ 189 در این باره میفرماید: «یَسْئَلُونَکَ عَنِ الأَهِلَّةِ قُلْ هیَ مَواقیٖتُ لِلنّاسِ وَالحَجِّ»؛ دربارۀ هلالهای ماه از تو سؤال میکنند، بگو: آنها، بیان اوقات (و تقویم طبیعی) برای (نظام زندگی) مردم و (تعیین وقت) حج است.
در حقیقت، ماه یک تقویم طبیعی برای افراد بشر محسوب میشود که مردم اعم از باسواد و بیسواد و در هر نقطهای از جهان باشند، میتوانند از این تقویم طبیعی استفاده کنند و بدیهی است نظام زندگی اجتماعی بشر بدون تقویم - یعنی یک وسیلۀ دقیق و عمومی برای تعیین تاریخ - امکانپذیر نیست؛ به همین دلیل خداوند بزرگ برای نظام زندگی، این تقویم جهانی را در اختیار همگان قرار داده است.
اصولاً یکی از امتیازات قوانین اسلام این است که دستورات آن بر طبق مقیاسهای طبیعی قرار داده شده، زیرا مقیاسهای طبیعی وسیلهای است که در اختیار همگان قرار دارد و گذشت زمان اثری بر آن نمیگذارد؛
امّا به عکس، مقیاسهای غیر طبیعی در اختیار همه نیست. به همین دلیل میبینیم اسلام، مقیاس را گاهی «وجب»، گاهی «گام» و گاهی «بند انگشتان» و گاهی «طول قامت» و در مورد تعیین وقت، «غروب آفتاب» و «طلوع فجر» و «گذشتن خورشید از نصف النّهار» و «دیدن ماه» قرار داده است.
بدیهی است آنچه صلاحیّت میقات بودن برای مردم را - آن هم به صورت عام - دارد (آنچنان که در آیۀ شریفه آمده است)، هلال ماهی است که قابل رؤیت با چشم غیر مسلّح باشد؛ امّا هلال ماهی که تنها با دوربین و تلسکوپ دیدن آن امکانپذیر است و بعد از کنار زدن آن ابزار، دیگر قابل دیدن با چشم معمولی نباشد، صلاحیّت ندارد میقات برای عموم مردم در زمانهای مختلف قرار داده شده باشد.
همچنان که اگر میزان شرعی، دیدن با تلسکوپ باشد، مستلزم آن است که روزۀ پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) و ائمّۀ معصومین(علیهم السلام) و عید فطر آنان و حج و سایر اعمالی که در روزهای خاصّ از سال در شرع مقدّس قرار داده شده، در برخی از حالات در ایّام واقعی آن واقع نشده باشد و روشن است که آن بزرگواران در مورد آغاز ماه قمری، بر دیدن با چشم غیر مسلّح اعتماد میکردهاند و روایات و نصوص صادره از معصومین(علیهم السلام) انصراف از دیدن با ابزارهای بزرگنمایی مثل دوربین یا تلسکوپ دارد.
به عبارت دیگر، در تقویم قراردادی که از قدیم الایّام رایج بوده، شبی به عنوان شب اوّل ماه قلمداد میشده که هلال ماه پس از دو یا سه شب دیده نشدن (در آخر هر ماه)، به حدّ و موقعیّتی برسد که قابل دیده شدن با چشم غیر مسلّح باشد؛ قرار گرفتن ماه در چنین وضعیّت و موقعیّتی، برای تعیین یک «حدّ زمانی» است که بتواند ملاکی جهت شروع ماه قمری برای عموم مردم باشد (مانند حدّ ترخّص که تعیین یک حدّ مکانی است برای محلّی که مسافر باید نماز را از آنجا شکسته بخواند).
روشن است اگر این حدّ زمانی، وقتی باشد که ماه قابلیّت رؤیت با ابزار را پیدا میکند، با توجّه به اینکه محقّق شدن آن، در موارد زیادی یک شب زودتر از زمان دیده شدن آن با چشم غیر مسلّح واقع میشود، علاوه بر اینکه یک میزان قابل دسترس برای عموم زمانها و مکانها و اعصار نخواهد بود، ملاک آغاز ماه، چیزی غیر از آنچه در بین مردم عصر پیامبر خداˆ و ائمّۀ معصومین(علیهم السلام) به عنوان تقویم متداول بوده خواهد شد و باید بگوییم اسلام، تقویم جدیدی را مطرح نموده که البتّه عموم مردم در آن زمان اصلاً به آن دسترسی نداشتند و این امری غیر قابل پذیرش است؛ بلکه ظاهر آیات شریفه و روایات و عمل معصومین(علیهم السلام) آن است که اساس تقویم مورد تأیید اسلام، همان تقویم متداول در آن اعصار بوده است.
از پیامدهای دیگر معتبر دانستن رؤیت با چشم مسلّح آن است که با اختراع ابزار جدید و ثبت رکوردهای تازۀ رؤیت هلال، حدّ رؤیتپذیری در دورههای زمانی مختلف عقبتر میرود، طوری که وقتی ابزار نجومی جدید با قابلیّتها و کیفیّتهای بالاتر در اختیار رصدگران قرار میگیرد، هلالهایی دیده میشوند که سالهای قبل، هلال ماه با همان مختصّات و ویژگیها، قابلیّت رؤیت نداشتند و معلوم میشود در سالهای گذشته اوّل ماههای متعدّدی و به تبع آن روزه و افطار و اعمال مردم به اشتباه و به جهت نداشتن ابزار قویتر، دیرتر از آنچه در واقعیّت بوده، تعیین گردیده است و این امری است که در سالهای اخیر رخ داده و حدّ رؤیتپذیری هلال بهطور مکرّر عقبتر رفته است، طوری که ممکن است در سالهای بعد با کشف ابزار جدید و قابلیّت رؤیت هلالهایی که اکنون نمیبینیم، معلوم شود اوّل برخی ماهها زودتر از آنچه اکنون میپنداریم باشد.
علاوه بر نکات فوق، اگر میزان، رسیدن ماه به حدّ و موقعیّتی باشد که با ابزار قابل رؤیت است، استهلال پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) و ائمّۀ هدیٰ(علیهم السلام) و همین طور تأکید آنان در روایات بر استهلال، به نوعی لغو به شمار میآید، زیرا هدف از استهلال معمول در آن اعصار که با چشم و بدون استفاده از ابزار صورت میگرفته، آن بوده که اگر ماه دیده شد، معلوم شود ماه جدید آغاز شده و اگر آسمان صاف بود و ماه دیده نشد، مشخّص شود که اوّل ماه شب بعد میباشد؛ در حالی که وقتی میزان، قابلیّت رؤیت با تلسکوپهای قوی باشد، دیده نشدن آن با چشم، چیزی را ثابت نمیکند.
به عنوان مثال، در روایتی که امام کاظم(علیه السلام) معنای تأکید بر روزه گرفتن یوم الشّک را شرح میدهند این مضمون را به مخاطب خود تصریح میکنند که «وقتی هوا صاف بوده و هلال دیده نشده، شکّی باقی نمیماند که فرد بخواهد به جهت درک احتمالی ماه رمضان روزه بگیرد»؛ در حالی که واضح است اگر میزان اول ماه رسیدن ماه به حدّی باشد که هلال با ابزار قابل رؤیت باشد، در زمانی که افراد چشم مسلّح در اختیار نداشتند، نمیتوان به صِرف دیده نشدن هلال با چشم، احتمال ماه رمضان بودن شب و روز پیش رو را منتفی دانست.
بنابراین، رؤیت هلال نیز همانند بسیاری از ملاکهای دیگر شرعی، یک میزان عرفی و آشنا برای مردم است؛ همچنان که اگر لباس آلوده به خون با آب تطهیر شده و عین خون از آن برطرف شده باشد، ولی رنگ آن (لون) باقی مانده باشد پاک است و باقی ماندن ذرّۀ بسیار کوچکی از خون بر روی لباس که آن ذرّه، با چشم معمولی قابل مشاهده نبوده و فقط در زیر میکروسکپهای بسیار قوی قابل مشاهده است را نمیتوان معیار برای بقای نجاست لباس مذکور قرار داد و حکم نمود که آن لباس هنوز نجس است یا در مبحث حدّ ترخّص که توضیح آن در شرط نهم از شرایط شکسته شدن نماز مسافر گذشت، معیار، دیدن با چشم عادی است و هرگز نمیتوان دیدن با دوربین یا تلسکوپ را میزان در تعیین حدّ ترخّص شهر قرار داد.
خوانندگان محترم برای آشنایی با مبانی فقهی معظّم له در مبحث رؤیت هلال، میتوانند به کتاب «أسئلة حول رؤیة الهلال مع أجوبتها، وفق ما أفاده سماحة السیّد السیستانی» مراجعه نمایند.]
[پاورقی 2: همچنان که مثلاً برای اطلاع از رسیدن به حدّ ترخّص (که یک حدّ طبیعی است و در بسیاری از زمانها و مکانها میتوان با نگاه کردن و دیده نشدن اهالی آخر شهر به آن پی برد)، میتوان با تعیین مقدار آن به کیلومتر و ابزاری همچون کیلومترشمار خودرو، راحتتر به آن دست پیدا کرد.
همین طور، برای سهولت بیشتر در تعیین زمان طلوع و غروب خورشید و سایر اوقات شرعی که تشخیص آنها در بسیاری از اوقات بهطور طبیعی امکانپذیر است، میتوان از محاسبات نرم افزاری و نجومی استفاده نمود؛
نیز برای پی بردن به خصوصیّات رؤیتپذیری ماه و معلوم شدن شهرهای همافق در مبحث رؤیت هلال که در مسألۀ «255» توضیح داده میشود، میتوان از نقشههای رؤیتپذیری که بر اساس محاسبات و توسط نرم افزارها صورت میگیرد استفاده نمود.
با این توضیحات، روشن شد استفاده از تکنولوژی و ابزار برای دستیابی آسانتر به ملاک شرعی، فرق دارد با اینکه شرع مقدّس چیزی را ملاک حکم شرعی برای عموم مردم قرار داده باشد که در بسیاری از موارد فقط با ابزار و تکنولوژی میتوان به آن دست پیدا نمود.
علاوه بر اینکه همان طور که سابقاً گذشت، ملاک قرار دادن رؤیت با ابزار، بدین معناست که شرع مقدّس چیزی را معیار قرار داده که عموم مردم بیش از 1000 سال نه تنها آن را در اختیار نداشتند، بلکه اصلاً درک و تصوّر صحیحی هم نسبت به آن نداشتند تا مثلاً بخواهند احتیاط کنند و البتّه هنوز هم عدّۀ زیادی از مردم دسترسی به آن ندارند.] [مسئلۀ 249 جلد دوم رسالۀ جامع]
13. شبیری زنجانی، سیّدموسی:
* «راههای پنجگانۀ اثبات اول ماه: اوّل ماه به پنج چیز ثابت میشود: اوّل: خود انسان ماه را ببیند یا از جهتى براى انسان یقین حاصل شود.» [رسالۀ توضیحالمسائل، ص 348، م 1739]
14. فیّاض، محمّداسحاق:
* «اول ماه از پنج راه ثابت میشود: اول: آنکه خود انسان ماه را با چشم غیر مسلح ببیند یا به تواتر ثابت شود. ...» [رساله، ص 259]
* «از نظر شرعی، ماه باید با چشم غیر مسلّح دیده شود، یعنی در صورتی که رؤیت آن تنها بهوسیله تلسکوپ، دوربین و امثال آن مقدور باشد، اوّلِ ماه ثابت نمیگردد.» [رسالۀ نموداری احکام، ص 46]
* «س: آیا رؤیت هلال با چشمان مسلح برای اثبات اول ماه رمضان یا شوال کفایت میکند؟
15. مدرّسی، سیّدمحمّدتقی:
* «س: ما هو المناط في دخول الشهر الجديد عندكم؟ هل برؤية الهلال بالعين المجردة؟ أم عند إمكان رؤيته؟
* «س: هل يجزي استخدام العدسات المكبرة (العين المسلحة) لإثبات الشهور العربية؟
16. مکارم شیرازی، ناصر:
* «اوّل ماه از پنج طریق ثابت مى شود: 1ـ دیدن ماه با چشم، امّا دیدن با دوربین و وسایل دیگرى از این قبیل کافى نیست.» [مسئلۀ 1456 رساله]
17. نجفی، بشیرحسین:
* «يَجب أن يُرى الهلال بالعين المُجرّدة، و إن توقف ذلك على تحديد مكانه بالآلة كالناظور؛ و بدون ذلك لا تترتب الآثار الشرعية.» [استفتاء در احکام هلال]
* «یجب أن یُری الهلال بالعین المجردة و إن توقف ذلك علی تحدید مکانه بالآلة کالناظور، و لا بأس في تحدید موقع الهلال بالآلة ثم النظر إلیه بالعین المجردة، و بدون ذلك لا تترتب الآثار الشرعیة.» [أعمال و أحکام شهر رمضان المبارك، ص 246]
18. وحید خراسانی، حسین:
* «اوّل ماه به چند چيز ثابت مى شود: (اوّل) آن كه خود انسان ماه را ببيند. ...» [مسئلۀ ۱۷۳۸ رساله]
ب) «اشتراط اتّحاد افق یا عدم آن» و «اخبار رسانهها»
1. امامخمینی(ره):
* «اگر در شهری اول ماه ثابت شود، برای مردم شهر دیگر فایده ندارد، مگر آن دو شهر با هم نزدیک باشند، یا انسان بداند که افق آنها یکی است.» [مسئلۀ 1735 رساله]
* «اول ماه به تلگراف ثابت نمی شود مگر دو شهری که از یکی به دیگری تلگراف کرده اند، نزدیک یا هم افق باشند و انسان بداند تلگراف از روی حکم حاکم شرع یا شهادت دو مرد عادل بوده است.» [مسئلۀ 1736 رساله]
2. خویی(ره):
* «اگر در شهرى اول ماه ثابت شود، در شهرهاى ديگر چه دور باشند چه نزديك چه در افق متحد باشند يا نه نيز ثابت مى شود درصورتى كه در شب مشترك باشند ولو اول شب يكى آخر شب ديگرى باشد.» [مسئلۀ 1744 رساله]
* «اول ماه به تلگراف ثابت نمى شود، مگر انسان بداند كه تلگراف از روى شهادت دو مرد عادل يا از راه ديگرى بوده كه شرعاً معتبر است.» [مسئلۀ 1745 رساله]
3. گلپایگانی(ره):
* «اگر در شهرى اول ماه ثابت شود، براى مردم شهر ديگر فايده ندارد، مگر آن دو شهر با هم نزديك باشند، يا انسان بداند كه افق آنها يكى است يا در شهرى كه ديده شده آفتاب زودتر از شهر خودش غروب كند.» [مسئلۀ 1744 رساله]
* «اول ماه به (تلگرام) ثابت نمیشود، مگر دو شهرى كه از يكى به ديگرى (تلگرام) كردهاند، نزديك يا هم افق باشند و انسان بداند كه (تلگرام) از روى حكم حاكم شرع يا شهادت دو مرد عادل بوده است.» [مسئلۀ 1745 رساله]
4. سیّدمحمّد صدر(ره):
* «إذا رؤي الهلال في بلد أو منطقة من الأرض کفی في الثبوت في غیره مع اشتراکهما في الأفق عرفاً، بل و کذلك مع اشتراکهما في خطّ الطول. و بخلافه: فإنّ ثبوت الهلال في أيّ منطقة کاف للثبوت فیما یکون علی غربها من المناطق و لا یکفي لما یکون علی شرقها إلّا بعد مضيّ برهة معتدّ بها کعشرین ساعة أو نحوها من الزمن.» [منهج الصالحین، ج 2، ص 31، م 95]
5. محمّد فاضل لنکرانی(ره):
* «اگر اول ماه در شهرى ثابت شود براى همه شهرهايى كه با آن شهر در قسمتى از شب شريك هستند، كفايت مى كند.» [مسئلۀ 1785 رساله]
* «اول ماه با تلفن، تلگراف راديو و وسايل اطلاع رسانى جديد در صورتى ثابت مى شود كه: 1. در شهر مبدأ كه اول ماه در آن ثابت شده به يكى از راه هايى كه در مسأله 1780 ذكر شده ثابت شده باشد. 2. انسان از خبر مذكور اطمينان به صحت آن پيدا كند. 3. شهرى كه در آن اول ماه ثابت شده با شهر مذكور در مقدارى از شب شريك باشند.» [مسئلۀ 1786 رساله]
6. محمّدتقی بهجت(ره):
* «اگر در شهرى ماه ديده شد در صورتى براى ساكنين شهر ديگر مفيد است كه يقين يا اطمينان بكنند اگر در آسمان يا زمين مانعى نبود در آنجا هم ماه ديده مى شد، چه در شرق باشد يا در غرب، ولى اگر به اين مطلب يقين نداشته باشند نمى توانند به ديدن ماه در شهر ديگر اكتفا كنند.» [مسئلۀ 1372 رساله]
* «اول ماه به تلگراف ثابت نمى شود، مگر اين كه انسان بداند تلگراف از راهى بوده كه شرعاً معتبر است، مثلاً دو نفر شاهد عادل شهادت داده اند يا آنكه سبب اطمينان شود، اگر چه با ضميمه نشانه ها و امارات ديگر باشد.» [مسئلۀ 1373 رساله]
* «اشتراک افق: و اما مقدار حجيّت شهادت به حسب اماكن بعيده، پس اظهر حجيت آن است بر جميع كسانى كه قاطع باشند كه اگر مثلاً اولِ شبِ جمعه، در مكانى ديده شود، اول شب جمعه مكان بعيد، ديده شده يا میشود در صورت عدم مانع سماوى يا ارضى (بدون فرق بين شرقى و غربى)؛ و اگر مقطوع نباشد اين مطلب و به حكم مقطوع نباشد، هر بلدى محكوم به حكم خود است به حسب رؤيت و عدم آن.» [جامع المسائل]
7. سیّدمحمود هاشمی شاهرودی(ره):
* «اگر در شهرى اول ماه ثابت شود، در شهرهاى ديگر، چه دور باشند، چه نزديك، چه در افق متحد باشند يا نه نيز ثابت مىشود در صورتى كه در شب مشترك باشند ولو اینکه اول شب يكى آخر شب ديگرى باشد.» [رساله، ص 367، م 1744]
* «اول ماه به تلگراف ثابت نمىشود، مگر انسان مطمئن شود كه تلگراف از روى شهادت دو مرد عادل يا از راه ديگرى بوده كه شرعاً معتبر است.» [رساله، ص 367، م 1745]
* «س: به نظر جناب عالى آيا در تعيين ماه قمرى، وحدت افق براى ثبوت هلال ماه شرط است يا نه؟
* «س: ما هو المراد من الليل عند القول بكفاية رؤية الهلال في بلد ما للثبوت في غيره من المناطق المشتركة في الليل، هل المراد هو الليل الشرعي أم لا؟
* «س: آیا کفایت رویت هلال در مناطقی که اشتراک در شب دارند، منظور شب شرعی است یا نه؟ تعریف شب شرعی چیست و این اشتراک در شب برای ثبوت هلال به چه مقدار از لحاظ ساعت می باشد؟
8. سیّدمحمّدسعید حکیم(ره):
* «اگر در شهري ماه ديده شود، نسبت به همۀ شهرهايي كه در طرف غرب آن شهر قرار دارند حلول ماه ثابت مي شود، امّا نسبت به شهرهايي كه در شرق آن شهر قرار دارند، فقط براي شهرهايي حجّت است كه جزء سه قارّۀ آسيا -و بالتبع استراليا- آفريقا و اروپا باشند، ولي نسبت به قارههاي آمريكا و اقيانوسيّه حجّت نميباشند. اگر در قارههاي آمريكا و اقيانوسيه ماه ديده شود، نسبت به تمامي مناطق آن دو قارّه حجّت ميباشد، ولي نسبت به سه قارّۀ ديگر حجّت نميباشد.» [رساله، ص 263، م 1367 و 1368]
* «اگر در شهری ماه ديده شود، نسبت به همه شهرهایی كه در طرف غرب آن شهر قرار دارند حلول ماه ثابت میشود، امّا نسبت به شهرهایی که در شرق آن شهر قرار دارند، فقط برای شهرهایی حجّت است كه جزء سه قارّه آسيا، آفريقا و اروپا باشند، (كه با محلّ رؤيت هلال، شب مشترك دارند) ولی نسبت به قارههای آمريكا و اقيانوسيّه حجّت نیست.» [منتخب المسائل، ص 154-155، م 794]
9. لطفالله صافی گلپایگانی(ره):
* «اول ماه به تلگرام ثابت نمی شود، مگر این که انسان بداند که تلگرام از روی حکم حاکم شرع یا شهادت دو مرد عادل بوده است.» [مسئلۀ 1745 رساله]
* «بنظر حقیر، رؤیت هلال اگر به یکی از راههایی که در رسالههای عملیّه مذکور است ثابت شود، برای همه نقاطی که روزشان بعد از آن است، کفایت میکند.» [جامع الأحکام، ج 1، ص 132-133، س 462]
* «بنظر حقیر، بعید نیست رؤیت هلال در هر نقطهای، برای نقاط دیگر که در ساعت رؤیت هلال در آن شب یا روز باشد، کافی باشد؛ یعنی روز بعد از آن روز یا شب، برای آنها روز اوّل ماه است... .» [جامع الأحکام، ج 1، ص 133، س 463]
تذکّر: از مجموع فتاوا برداشت میشود که ایشان قائل به مبنای «اشتراک در بخشی از شب» هستند؛ این برداشت، در پرسش حضوری گردآورنده از دفتر ایشان در قم، مورد تأیید قرار گرفت.
10. حائری، سیّدکاظم:
* «متى ما رُئي الهلال في بلد ثبت أوّل الشهر في ذاك البلد و في كلّ بلد آخر يشترك مع هذا البلد في الليل ولو يسيراً، أمّا البلد الذي لا يصل إليه الليل إلى أن ينتهي ليل البلد الأوّل فيتأخّر أوّل الشهر عندهم لا محالة.» [الفتاوى الواضحة، ص 716]
* «س: هل رؤية الهلال في البلاد البعيدة تكفي عن سائر البلاد؟
11. خامنهای، سیّدعلی:
* «س: آیا اتحاد افق در رؤیت هلال شرط است یا خیر؟
* «اگر در شهری اول ماه ثابت شود برای شهرهای دیگر که در افق باهم متحد هستند کفایت میکند. منظور از اتحاد افق، شهرهایی است که از جهت احتمال رویت و عدم احتمال رویت هلال یکسان باشند.» [رسالۀ آموزشی، ج 1، درس 65]
* «س: اگر ماه در كشورهاى شرقى رؤيت شود آيا براى كشورهاى غربى خودبهخود ثابت مىشود يا خير؟ و حدود آن چيست؟
ج: رؤيت در بلد شرقى گرچه غالباً ملازم با امكان رؤيت به طريق اولى در بلد غربى است، ليكن گاهى به ملاحظهى اختلاف زياد در عرض جغرافيايى، چنين ملازمهاى منتفى است؛ و معيار كلّى ملازمهى بين بلدين در امكان رؤيت هلال است.» [احکام روزه، س 30]
12. سیستانی، سیّدعلی:
* «اگر در شهری اوّل ماه ثابت شود، در شهرهای دیگر که در افق با آن شهر متّحد میباشند (اتّحاد افق داشته باشند)، نیز اوّل ماه ثابت میشود و منظور از «اتّحاد افق» در اینجا آن است که اگر در شهر اوّل ماه دیده شود، در شهر دوّم اگر مانعی مانند ابر یا گرد و غبار نباشد، دیده میشود.
به عبارت دیگر، چنانچه دیده شدن ماه در یک شهر «ملازمه» داشته باشد با رؤیت در شهر دیگر (یعنی طوری است که اگر ماه در شهر «الف» دیده شود، مطمئنّاً در شهر «ب» هم دیده میشود)، دیده شدن ماه در شهر الف، اوّل ماه را در شهر «ب» نیز ثابت میکند؛ برای روشن شدن این امر، توجّه به چند نکته مفید است:
1. ملازمه داشتن در مورد رؤیت هلال دو منطقه، به وقت اذان آن دو منطقه و یا زمان طلوع و غروب خورشید در آن دو، مربوط نیست؛
پس ممکن است در دو شهری که از نظر طلوع و غروب خورشید و وقت اذان، همافق یا قریب الافق هستند، هلال ماه در یکی به راحتی دیده شود و در دیگری دیده نشود؛ بلکه گاه امکان رؤیت در دیگری وجود نداشته باشد.
بنابراین، همافق بودن در رؤیت هلال غیر از همافق بودن در طلوع و غروب خورشید و وقت اذان است.
2. ملازمه داشتن رؤیت هلال در یک شهر نسبت به شهر دیگر، بستگی دارد به موقعیّت ماه در دو منطقه و سایر اموری که در رؤیت هلال مؤثّر است.[7]
3. از نظر علمی برای آنکه بدون نیاز به محاسبات ریاضی و استفاده از نرمافزار بتوان به امر فوق (وجود ملازمه بین رؤیت هلال در یک شهر نسبت به دیگری) پی برد، یک قاعدۀ کلّی و عمومی وجود دارد به این شرح:
«اگر شهری که در آن ماه دیده شده، در شرق شهری باشد که ماه در آن دیده نشده، چنانچه آن دو شهر روی یک خطّ عرض جغرافیایی باشند، اوّل ماه برای آن شهر غربی ثابت میشود»، هرچند در بسیاری از موارد با یکی دو درجه اختلاف در عرض جغرفیایی نیز رؤیت هلال در شهر شرقی، اول ماه را برای شهر غربی ثابت میکند.
شایان ذکر است، در شهرهایی که بسیار به هم نزدیکند، غالباً رؤیت در یک شهر، اوّل ماه در دیگری را نیز ثابت میکند هرچند شهری که ماه در آن دیده شده در غرب شهر دیگر قرار داشته باشد؛ البتّه چنانچه شهر غربی که ماه در آن دیده شده ویژگیهای بسیار ضعیفی داشته و هلال ماه در آن شهر در مرز دیده شدن و دیده نشدن قرار داشته باشد، رؤیت هلال در شهر غربی، اول ماه را برای شهر شرقی ثابت نمیکند، هرچند به آن نزدیک باشد.
بنابراین، رؤیت هلال در مشهد در اکثر قریب به اتّفاق موارد، اوّل ماه را در نیشابور، فریمان، قوچان، سبزوار، شاهرود، دامغان، تهران، قزوین، سقّز، سردشت و... ثابت میکند؛
امّا در سایر موارد، مانند وقتی که دو شهر مورد نظر اختلاف زیاد در عرض جغرافیایی داشته باشند یا اینکه شهر رؤیت در غرب شهر دیگر واقع شده باشد[8] ثابت شدن اوّل ماه بستگی به خصوصیّات رؤیت پذیری هلال دارد.
4. از توضیحات مذکور در نکتۀ قبل معلوم شد ملازمه داشتن در رؤیت هلال دو شهر، (همافق بودن در مسألۀ رؤیت هلال) در بسیاری از موارد، یک طرفه است و به این معنا نیست که اگر در هر یک از دو شهر ماه دیده شود، در دیگری نیز دیده میشود؛ مثلاً ملازمه داشتن رؤیت هلال در مشهد برای ثابت شدن اوّل ماه در تهران، به این معنا نیست که رؤیت در تهران هم اوّل ماه در مشهد را ثابت کند.[9]»
[پاورقی 7: بهطور کلّی ،برای رؤیت هلال در هر منطقه پس از گذشت 29 روز از ماه، اموری از جمله درصد روشنایی هلال، ضخامت بخش میانی هلال، ارتفاع هلال نسبت به خطّ افق، مدّت مکث هلال پس از غروب خورشید، جدایی زاویهای ماه نسبت به خورشید، فاصلۀ ماه تا زمین مؤثّر است که امور فوق با محاسبات ریاضی (با درصد خطای صفر یا نزدیک به صفر)، قابل دستیابی است و امروزه نتیجۀ این محاسبات از طریق نرم افزارهای مخصوص، به راحتی در اختیار افراد قرار میگیرد.
یکی از راههای پی بردن به ملازمه بین رؤیت هلال دو شهر، مقایسۀ ویژگیهای رؤیتپذیری هلال آن دو شهر میباشد. فرض کنید هلال ماه در بجنورد دیده شده، ولی در مشهد هوا ابر یا غبار آلود بوده و استهلال نتیجهای نداشته است؛ حال چنانچه با محاسبات نرم افزاری معلوم شود هلال در بجنورد مثلاً (7) درجه ارتفاع و (1) درصد روشنایی داشته و موقعیّت ماه در مشهد طوری است که بیش از (7) درجه ارتفاع و بیش از (1) درصد روشنایی داشته، در این صورت، اوّل ماه در مشهد نیز با رؤیت در بجنورد ثابت میگردد و به اصطلاح در اینجا، بجنورد با مشهد همافق به حساب میآید.
بهطور کلّی، هر گاه هلال در شهری دیده شود (مانند بجنورد در مثال فوق) که ویژگیهای رؤیتپذیری آن، ضعیفتر از شهر دیگر (مانند مشهد در مثال فوق) باشد یا ویژگیهای آن دو، مانند هم باشد، رؤیت در آن شهر، اوّل ماه را برای شهر دیگر نیز ثابت میکند.
از آنچه ذکر گردید روشن شد که مرزها و تقسیمات کشوری و شهری، به هیچ وجه در اتّحاد افق و عدم آن دخیل نمیباشد.]
[پاورقی 8: غیر از شهرهای بسیار نزدیک به هم که توضیح آن ذکر شد.]
[پاورقی 9: با دقّت در توضیحاتی که ذکر شد روشن میشود ملاک ثابت شدن اوّل ماه (پس از گذشتن 29 روز از ماه قبل)، آن است که هلال ماه در شهر خود مکلّف با چشم قابل رؤیت باشد؛ اگر هلال در شهر خود مکلّف دیده شود (یا اطمینان به قابل رؤیت بودن آن در صورتی که ابر یا غبار نباشد وجود داشته باشد)، اوّل ماه ثابت است، وگرنه ثابت نیست و حکم ماهی که فرد در آن قرار داشته همچنان باقی است و نیازی به بررسی شهر دیگر یا مراجعه به محاسبات ریاضی و نرم افزار و مانند آن نیست و این، همان معیار سهل الوصول و آسان است که در زمانهای مختلف و بسیاری از مکانها در شرایط طبیعی در دسترس است.
بررسی شهرهای دیگر در مورد رؤیت هلال، نوعی کمک و راهنما برای آن است که در شرایط ابر یا غبار و مانند آن، بتوان پی برد به اینکه آیا هلال در شهر خود مکلّف قابل رؤیت بوده یا نه و محاسبات و استفاده از نرم افزار و یا بررسی موقعیّت جغرافیایی، ابزاری است که این تحقیق را (که البتّه ضرورت هم ندارد) آسان میکند.] [مسئلۀ 255 جلد دوم رسالۀ جامع]
13. شبیری زنجانی، سیّدموسی:
* «تفاوت شهرها در ثبوت اول ماه: ا گر در شهرى اوّل ماه ثابت شود، براى مردم شهر دیگر فایده ندارد، مگر بداند که ا گر در شهر اوّل ماه دیده شود، در شهر دوم هم ماه دیده میشود.» [رسالۀ توضیحالمسائل، ص 349، م 1744]
* «ثبوت ماه با وسایل ارتباطی: اوّل ماه با خبر رسانههای جمعی و وسایل ارتباطی ثابت نمیشود، مگر انسان بداند از روى شهادت دو مرد عادل یا از راه دیگرى بوده که شرعاً معتبر است.» [رسالۀ توضیحالمسائل، ص 349، م 1745]
* «قابل رؤیت نبودن هلال در برخی نقاط یک کشور: س: وسعت جغرافیایی بعضی از کشورهای جهان موجب احتمال دیده شدن ماه در برخی از مناطق کشور و قابل رؤیت نبودن هلال در سایر نقاط آن کشورها میشود؛ حکم آغاز ماه در کشورهای اینچنینی چگونه است؟
14. فیّاض، محمّداسحاق:
* «مبنای ما اتحاد افق نمیباشد. در اتحاد افق، دو قول مشهور است: اول: اتحاد آفاق قارههای قدیم که شامل استرالیا و آمریکا نمیشود. دوم: اتحاد آفاق جمیع قارهها که ما به قول دوم مایل هستیم، به این معنی که اگر هلال در هر کشوری که با کشور ما در یک بخش از شب -هرچند اندک- مشترک باشد، دیده شود، در کشور ما نیز ثابت میشود.» [استفتاء در رؤیت هلال]
* «اگر هلال شوال در کشورهای اسلامی و غیراسلامی شرعاً ثابت شود و کشور شما با آن کشورها شب مشترک داشته باشد، برای شما هم ثابت میشود.» [استفتاء در رؤیت هلال]
* «اگر 2 نقطه از کره زمین، شبِ مشترک داشتهباشند(هرچند فاصله بینشان زیاد باشد) و در یکی از آنها اوّلِ ماه ثابت شود، برای نقطه دوم نیز ثابت میشود.» [رسالۀ نموداری احکام، ص 46]
15. مدرّسی، سیّدمحمّدتقی:
* «اذا ثبت الهلال في بلد آخر فان اتفق أُفُقُهُ مع افق بلدك، او كان بحيث لو رؤي هناك رؤي في بلدك، فانه يثبت عندك، وإلا فلا.» [شهر رمضان بصائر و أحکام، ص 79]
16. مکارم شیرازی، ناصر:
* «اگر در شهرى اوّل ماه ثابت شود براى شهرهاى دیگر که با آن نزدیک است کافى است و همچنین شهرهاى دور دستى که افق آنها باهم متّحد است.» [مسئلۀ 1458 رساله]
17. نجفی، بشیرحسین:
* «سماحة المرجع(دام ظله) يقول بالرؤية العالمية و تعني أن الهلال إذا شوهد في بلد من بلدان العالم فإنه يثبت حكمه في جميع بلدان العالم.» [استفتاء در احکام هلال]
18. وحید خراسانی، حسین:
* «اگر در شهرى اوّل ماه ثابت شود ، در شهرهاى ديگر -چه دور باشند چه نزديك ، چه در افق متّحد باشند يا نه- در صورتى كه در بیشتر از شب مشترک باشند ثابت می شود ، و در غیر این صورت ثبوت اول ماه در آنجا محل اشکال است.» [مسئلۀ 1743 رساله]
* «اوّل ماه به تلگراف ثابت نمى شود، مگر انسان بداند كه تلگراف بر اساس حجّت شرعيّه بوده است.» [مسئلۀ 1744 رساله]
* «اگر برای شما ثابت شد كه ماه در كشور ديگری ديده شده، چنانچه آن كشور در بيشتر ساعات شب با محل سكونت شما مشترک باشد كافی است. مثلاً اگر شب ده ساعت است، در شش ساعتِ آن با محل سكونت شما مشترک باشد. و اگر در بيشتر ساعات شب مشترک نباشد، بنا بر احتياط واجب، اول ماه ثابت نمیشود.» [منتخب احکام، ص 140، س 130]
ج) جمعبندی و دستهبندی مبانی
پیش از جمعبندی، گفتنی است که در مبناهای زیر، مراد از «رؤیت هلال»، «رؤیتپذیری و امکان رؤیت هلال» است؛ زیرا مشهور فقهاء قائلاند که رؤیت هلال «طریقیّت» دارد؛ امّا نه برای مجرّد حضور ماه در افق! بلکه برای حضور ماهی در افق که ویژگیهایی را داشته باشد که اگر ابر و موانع نباشد، هلالش قابل رؤیت باشد؛ هرچند، کسی هم آن را نبیند! یعنی آنچه موضوعیّت دارد، رؤیتپذیری و امکان رؤیت هلال است و رؤیت فعلی، موضوعیّت ندارد و لازم نیست (رؤیت تقدیری کافی است)؛ بنابراین، رؤیت «طریق محض» است و بدیلهایی مانند قیام بیّنه یا گذشتن سی روز از آغاز ماه گذشته، طریق بر آن طریق هستند و به همان رؤیت بر میگردند؛ یعنی بیّنهای معتبر است که شهادت دهد هلال را دیدهاست یا گذشتنِ سی روز از آغاز ماهی معتبر است که اوّل آن ماه، با رؤیت هلال ثابت شده باشد.
با جمعبندی فتاوای ذکرشده از مراجع عظام تقلید دربارۀ «رؤیت هلال با چشم عادی یا مسلّح» و «اشتراط اتّحاد افق یا عدم آن»، مبانی فقهیِ ایشان را میتوان چنین دسته بندی کرد:
مبنای یکم: مبنای «لزوم رؤیت هلال با چشم عادی» و «اشتراط اتّحاد افق»
مبنای فقهی مشهور فقهاء مانند حضرات آیات عظام امامخمینی(ره)، گلپایگانی(ره)، سیّدمحمّد صدر(ره)، سیّدعلی سیستانی، سیّدموسی شبیری زنجانی، ناصر مکارم شیرازی، سیّدمحمّدتقی مدرّسی
-
مبنای دوم: مبنای «لزوم رؤیت هلال با چشم عادی» و «کفایت رؤیت در نقاطی که در بیشترِ شب با هم مشترکاند»
مبنای فقهی حضرت آیتالله العظمی حسین وحید خراسانی
-
مبنای سوم: مبنای «لزوم رؤیت هلال با چشم عادی» و «کفایت رؤیت در نقاطی که در بخشی از شب با هم مشترکاند»
مبنای فقهی حضرات آیات عظام خویی(ره)، لطفالله صافی گلپایگانی(ره)، محمّداسحاق فیّاض
-
مبنای چهارم: مبنای «لزوم رؤیت هلال با چشم عادی» و «کفایت رؤیت در هر نقطهای برای همۀ نقاط زمین»
مبنای فقهی حضرت آیتالله العظمی بشیرحسین نجفی
-
مبنای پنجم: مبنای «کفایت رؤیت هلال با چشم مسلّح» و «اشتراط اتّحاد افق»
مبنای فقهی حضرت آیتالله العظمی سیّدعلی خامنهای
-
مبنای ششم: مبنای «کفایت رؤیت هلال با چشم مسلّح» و «کفایت رؤیت در نقاطی که در بخشی از شب با هم مشترکاند»
مبنای فقهی حضرات آیات عظام محمّد فاضل لنکرانی(ره)، سیّدکاظم حائری
-
مبنای هفتم: مبنای «لزوم رؤیت هلال با چشم عادی» و «کفایت رؤیت در هر نقطهای از قارّههای آسیا و استرالیا و آفریقا و اروپا برای تمام همین قارّهها، و کفایت رؤیت در هر نقطهای از قارّههای آمریکا و اقیانوسیّه برای همین دو قارّه»
مبنای فقهی حضرت آیتالله العظمی سیّدمحمّدسعید حکیم(ره)
-
مبنای هشتم: مبنای «لزوم رؤیت هلال با چشم عادی یا دوربینهای متعارف(و عدم کفایت رؤیت با تلسکوپ)» و «کفایت رؤیت در نقاطی که در بخشی از شب با هم مشترکاند»
مبنای فقهی حضرت آیتالله العظمی سیّدمحمود هاشمی شاهرودی(ره)